بسم الله الرحمن الرحیم
فرمود: « بسم » ِ « الله ».
گفتیم اسم، علامت و نشانه ای است برای شناختن و عرفان پیدا کردن.
.
اسم، از سوی خلق، دستاویزی است برای سؤال و تمسک :
{ أللّهمّ إنّی أسئلک باسمک بسم الله الرّحمن الرّحیم . * دعای مشلول * }
و از سوی حق، عامل مؤثری در ایجاد و خلقت و تکوین اشیاء و موجودات است:
{ باسمک الّذی رفعتَ به السموات بلاعمد *دعای شب عرفه * }
{ باسمک الّذی سخّرتَ به البُراق لمُحمّدٍ صلّی الله علیه و آله و سلّم * دعای شب عرفه * }
{ باسمک الّذی شققتَ به البحار * همان * }
و بسیار بسیار مؤثرات دیگر ک در ادعیه ها فراوان داریم.
.
و اما « اسم الله ».
اینجا «اسم» الله منظور نظر است.
« الله » جامع جمیع صفات و اسماء.
اسماء دیگر از « الله » صدور و تجلی و ظهور می یابند.
.
نکته ی مهم:
هیچ دقت کرده اید تعداد بسیار زیادی از اسامی حق تعالی، در عدد چهار محصورند؟
بهتر است بگوییم: تشکّل مِن أربعة حروف أو مِن أربعة أرکان.
« أربع ارکان » دارند.
« تربیع » شده اند.
« مربّع » گونه اند.
« الله »
« رحمن »
« رحیم»
« ودود »
« کریم »
« شکور »
و بسیار بسیار اسماء دیگر.
.
در آیات کریمه ی قرآن، «بسم الله » فقط با اسامی مبارکه ی « رحمن » و « رحیم » وفق داده شده است.
و اما در ادعیه ی مأثوره از معصومین علیهم السلام با اسامی مبارکه ی « ربِّ الأرضِ و السّماء » ، « نور » ، « ألمَلِک ِ الحقِّ المُبین » ، « الظاهر الباطن المکنون المخزون »، « خیرِ الأسماء » نیز وفق داده شده اند.
.
{ بسم الله ِ ربّ الأرض و السّماء * دعای روز سه شنبه و دعای امان و محفوظ بودن * }
{ بسم الله النّور * دعای نور * }
{ بسم الله المَلِکِ الحقِّ المُبین * دعای مادر برای بیماری فرزند خویش * }
{ بسم الله الظاهر الباطن المکنون المخزون * حرز امام زین العابدین علیه السلام * }
{ بسم الله خیر الأسماء * دعای محفوظ ماندن * }
.
ب اسم الله ای که ربّ الأرض و السّماء است؛
ب اسم الله ای که نور است؛
ب اسم الله ای که ملک است و حق است و مبین؛ یا: ملک حق مبین است.
ب اسم الله ای که ظاهر است و باطن است و مکنون است و مخزون؛ یا: ظاهر و باطن و مکنون و مخزون است. هر خوانشی، مفهومی جداگانه دارد.
ب اسم الله ای که خیر الأسماء است. ( دقت کنید آن اسم، خیر است. ).
.
اشاره:
اسم، ظهور است و تجلی.
اسم تعین است.
اسم صدور است.
و اسم، حجاب است. لیکن حجاب أقرب ب حق تعالی.
اسم، واسطه ی ذات و صفات حق تعالی است. برزخ مافوق و مادون است. حائل حق و خلق.
و أقرب أسماء، اسم جلاله ی « ألله » است.
.
{ بسم الله الظاهر الباطن المکنون المخزون الّذی أقام به السّموات و الأرض ثمّ استوی علی العرش}
اینرا چگونه می خوانید؟
بخاطر « ألّذی » و ضمیر « ه » در « به » ک اینجا مفرد آمده، در می یابیم ک با یک اسم « أقام السموات و الأرض»، و « استوی علی العرش ».
و براستی فاعل فعل « أقام » کدام کلمه است؟
« أقام » بر وزن إفعال آمده؛ متعدی کرده است کلام را. نفرمود : « بسم الله . قامت السموات و الأرض » ؛ ( ب اسم الله . آسمانها و زمین برپاشد)؛ ک فاعل، آسمانها و زمین باشد.
{ ب اسم الله ی که ظاهر است و باطن است و مکنون است و مخزون، برپاداشت آسمانها و زمین را. } فاعل کیست؟
.
اسم الله است ک هم نور از آن صادر و متجلی می شود هم اسم ظاهر، هم اسم باطن، هم اسم ربّ، هم اسامی دیگر.
.
و حق تعالی در آیات کریمه ی خویش « الله » را چنین نمایانده است:
« ألله نور السماوات و الأرض » و حتی مَثَل آن را نیز بیان داشته است. « نورٌ علی نور»؛ « إسمٌ علی إسم ».
*****************************
درباره این سایت